سرگئی رادچنکو استاد ممتاز ویلسون ای. اشمیت در مرکز امور جهانی هنری آ. کیسینجر در دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته جان هاپکینز است. او در SAIS-Europe در بولونیا، ایتالیا کار می کند. کتاب جدید او، حاکم بر جهان: تلاش کرملین برای به دست آوردن قدرت جهانی در جنگ سرد در ماه می توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شد.
هنگامی که ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه شوروی در سپتامبر 1990 با خبر به رسمیت شناختن قریب الوقوع کره جنوبی توسط شوروی به پیونگ یانگ سفر کرد، کیم ایل سونگ، دیکتاتور کره شمالی به قدری عصبانی بود که از پذیرایی از وی خودداری کرد. در عوض، همتای شواردنادزه، کیم یونگ نام، در یک گفتگوی آزمایشی، گلایه های فراوانی را خواند. او متهم کرد که شوروی ها سعی داشتند متحد سابق خود را مانند یک جفت “کفش کهنه” دور بریزند. اما آنها به آنچه می خواستند نمی رسیدند. او گفت که کره شمالی مسیر آلمان شرقی را برای انحلال و اتحاد مجدد دنبال نخواهد کرد. در عوض، پیونگ یانگ بمب هسته ای می سازد تا اطمینان حاصل کند که می تواند در برابر تهاجم خارجی مقاومت کند.
شواردنادزه این انتقاد را با آرامش پذیرفت. او نقش زیادی نداشت. به نظر او، کره شمالی یک استبداد غم انگیز، ورشکسته و استالینیستی بود که به نظر می رسید مقدر شده بود به زباله دان تاریخ سپرده شود. کره جنوبی – خیره کننده، شلوغ و باز – به عنوان یک شریک بسیار جذاب تر بود.
اگر کسی به شواردنادزه گفته بود که کره شمالی یکی از معدود متحدان روسیه در سال 2024 خواهد بود و فعالانه از روسیه برای بازپس گیری یک کشور همسایه حمایت می کند، مطمئناً این ایده را کاملاً پوچ می دانست. و با این حال ولادیمیر رئیس جمهور روسیه پوتین در پیونگ یانگ است این هفته، و سخت تلاش می کند تا محور استبداد خود را بسازد.
کیم جونگ اون، نوه کیم ایل سونگ، نقش میزبان مودب را بازی می کند. او برای اولین بار در تاریخ دشوار روابط مسکو و پیونگ یانگ به شریکی برابر تبدیل شده است. او دیگر نیازی به التماس از روس ها احساس نمی کند. پوتین برای برآورده کردن آرزوهایش حضور دارد و در عوض به او کمک می کند.
کیم، پدربزرگ، در زمان خود کاملا تابع دیکتاتور شوروی جوزف استالین بود. او باید از استالین التماس می کرد که به او اجازه دهد به کره جنوبی حمله کند. دیکتاتور شوروی پس از ماهها تردید، در ژانویه 1950 تایید خود را اعلام کرد. همانطور که در کتاب جدیدم نشان می دهم، حکومت بر جهان استجاسوسان شوروی تلگراف های آمریکایی را رهگیری کردند که نشان می داد ایالات متحده در کره مداخله نخواهد کرد. استالین بلافاصله مطمئن شد که سرمایه گذاری او موفقیت آمیز خواهد بود.
خوب پیش نرفت حمله کره شمالی به جنوب یا همان طور که پوتین اکنون به راحتی انجام می دهد آن را صدا می کند“جنگ آزادیبخش میهنی” پیونگ یانگ باعث مداخله ایالات متحده و در نهایت چین شد. چینی ها موفق شدند پیشروی نیروهای آمریکایی و سازمان ملل را به موازات 38 برگردانند. این جنگ با آتش بس در سال 1953 پایان یافت، اگرچه دو کشور هنوز از نظر فنی در جنگ هستند.
اگرچه او بقای خود را مدیون پکن و مسکو بود، پدربزرگ کیم حتی در بهترین زمان مشتری بسیار سختی بود. مائو تسه تونگ دیکتاتور چین در گفتگو با فرستاده ای از مسکو در سال 1956 غرغر کرد: «او مثل یک نهال است. «آن را کاشتند. آمریکایی ها او را بیرون کشیدند. سپس آن را دوباره در همان نقطه کاشتیم. حالا او طوری رفتار میکند که در حال بازی کردن است.»
اشاره مائو به پاکسازی حزب کارگران کره بود که کیم در سال 1956 زمانی که مخالفان خود را که مشکوک به طرفداری از چین و روسیه بودند هدف قرار داد. کیم با پاکسازی خود کنار آمد و آنچه پیونگ یانگ را تایید کرد ykes (شکلی از استقلال). البته هرگز استقلال واقعی نبود، به خصوص نه از نظر اقتصادی. کره شمالی همچنان وابسته به کمک های اقتصادی و نظامی دو حامی خود – چین و اتحاد جماهیر شوروی بود.
روابط اتحاد جماهیر شوروی با کره شمالی هرگز به آنچه در زمان استالین بود بازنگشت. پیونگ یانگ در درگیری چین و شوروی در اوایل دهه 1960 در کنار چین قرار گرفت، و اگرچه کیم بعداً با چینی ها درگیر شد (کمتر می دانند که دو دیکتاتوری در سال 1969 درگیری مختصری در مرز داشتند)، او هرگز به اردوگاه شوروی نپیوست، اما یک نگرش را ترجیح داد. استقلال پرشور
شوروی به متحد زمانی خود با ناامیدی و خشم می نگریست و نگران حملات ستیزه جویانه کیم (مانند کره شمالی) بود. تسخیر USS Pueblo 1968 و سرنگونی هواپیمای شناسایی آمریکایی EC-121 در سال 1969) بر اتحاد جماهیر شوروی سنگینی می کند. هنگامی که روابط در اواخر دهه 1980 شروع به فروپاشی کرد، فقط استالینیستهای سرسخت اشک ریختند. بقیه روسیه به کره جنوبی نگاه کردند.
در ژوئیه 2000، پوتین سفری غیرمنتظره به پیونگ یانگ داشت. این بخشی از تلاش های کرملین برای “ایستادن روی دو پا” در شبه جزیره کره بود که به تصویرسازی روسیه از خود به عنوان یک بازیگر اصلی منطقه ای کمک کرد و نفوذ پوتین بر سئول را افزایش داد. با این حال، کره شمالی در بهترین حالت پاورقی در راهبرد گسترده تر آسیا-اقیانوسیه باقی ماند که در آن پوتین چین، ژاپن و کره جنوبی را در اولویت قرار داد. بهعنوان شرکتکننده در مذاکرات ششجانبه، روسیه بهطور جدی نگران تلاشهای پیونگیانگ برای تولید تسلیحات هستهای بود و به تحریمهای بینالمللی پیوست تا کره شمالی را به خاطر نقضهایش مجازات کند.
در همین حال، روابط اقتصادی روسیه با کره جنوبی به طور چشمگیری گسترش یافته است. سئول به یک سرمایه گذار بزرگ در اقتصاد روسیه تبدیل شد و تجارت بین دو کشور تا سال 2014 به بیش از 28 میلیارد دلار افزایش یافت.
تا سال 2021، نشانه های کمی مبنی بر تبدیل شدن کره شمالی به نزدیک ترین دوست روسیه وجود نداشت. در فوریه، زمانی که محدودیت های COVID-19 باعث تخلیه شد از سفارت روسیه در پیونگ یانگ، دیپلمات های روسی را می توان دید که ناامیدانه یک ماشین جعبه را به سمت مرز هل می دهند. توهین کیم جونگ اون تحقیرآمیز بود، اما او به سرعت بخشیده شد. پوتین کارهای مهم تری برای انجام دادن داشت.
حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022 بازی کرملین در کره را تغییر داد. کره جنوبی به تحریم های آمریکا علیه روسیه پیوست که منجر به فروپاشی تجارت دوجانبه شد. یون سوک یول، رئیس جمهور کره جنوبی در ژوئیه 2023 برای نشان دادن حمایت از ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، از کیف بازدید کرد.
پوتین اکنون ارزش یک همسایه مبارز مسلح را درک کرده است. کره شمالی شروع به تامین مهمات مورد نیاز روسیه برای جنگ در اوکراین کرد، اتفاقی که قبلا غیرقابل تصور بود. در سپتامبر 2023، کیم جونگ اون از خاور دور روسیه بازدید کرد و با پوتین در فضایی از صمیمیت دوباره کشف شد.
پیونگ یانگ هرگز به نوع دوستی اش معروف نبوده است: روسیه هزینه تدارکات نظامی را با سوخت و غذا می پردازد. کیم آشکارا به فناوری فضایی و موشکی روسیه علاقه دارد. پوتین ممکن است با آغوش بی قید و شرط خود، «رفیق» جدیدش (همانطور که پوتین اکنون کیم می نامد) را در خود جای دهد.
اما این رابطه بیشتر از ملاحظات عمل گرایانه به تنهایی وجود دارد. پوتین کره شمالی را پذیرفته است زیرا موضع ستیزه جویانه و ضد غربی کیم با رویگردانی او از غرب و دموکراسی به خوبی همخوانی دارد. حداقل از نظر لفاظی، روسیه همیشه این کار را خواهد کرد چگونه کره شمالی.
مطمئناً، هنوز آنجا نیست، و افراط در مصرفگرایی مسکو کاملاً در تضاد با محرومیت وحشتناک آرمانشهر سوسیالیستی کیم است. اما تمایل به نزدیک شدن تدریجی هنوز مشهود است. کره شمالی که مثل همیشه ستیزه جو است و اکنون مجهز به سلاح هسته ای است، در تلاش های تهاجمی خود در کنار روسیه ایستاده است.
به شیوه شگفت انگیز استالینیستی آن مقاله برای سخنگوی کره شمالی رودونگ سینمونپوتین از “مردم قهرمان کره در مبارزه با دشمن حیله گر، خطرناک و متجاوز” غرب صحبت کرد. این مبارزه اکنون به دلیل وجودی پوتین تبدیل شده است.
از زمانی که کیم یونگ، وزیر امور خارجه، بیش از سی سال پیش، نام شواردنادزه را متهم کرد که کره شمالی را مانند یک جفت “کفش کهنه” دور انداخته است، خیلی تغییر کرده است. پوتین آن کفش های کهنه و آغشته به خون را از سطل زباله بیرون آورد و دوباره پوشید. او از منظره خوشش می آید.