آیا هند تحت مودی 3.0 متحد رسمی ایالات متحده خواهد شد؟


آخرین اخبار در NDTV

حفظ دکتر. S. Jaishankar به عنوان وزیر امور خارجه به وضوح نشان دهنده تداوم اهداف سیاست خارجی هند تحت Modi 3.0 است. اما می تواند نخست وزیر نارندرا مودی موفقیت در عرصه سیاست خارجی در قربانگاه سیاست ائتلافی نابود شوند؟

تصور عمومی حاکی از آن است که با وجود کاهش مأموریت، بعید است که آرزوهای سیاست خارجی هند تحت Modi 3.0 تحت تأثیر قرار گیرد. سیاستمداران و کارشناسان موافق هستند که شعار دولت مودی برای “اجماع استراتژیک” و پیگیری چندجانبه گرایی همچنان هند را به یک قدرت جهانی و سومین اقتصاد بزرگ جهان (پس از ایالات متحده و چین) تا سال 2027 تبدیل خواهد کرد.

مشاهده | چه چیزی به سیاست خارجی هند اضافه می کند؟

به نظر می رسد اجماع عمومی این است که سیاست خارجی مودی قبلاً هند را در صحنه جهانی منجنیق کرده است. اقدامات او تا کنون نشان دهنده رویکردی متفاوت برای حفظ یک سیاست خارجی مستقل است که به نفع ملی هند است. هند ممکن است هنوز قدرت بزرگی نباشد، اما همانطور که جان میرشایمر، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، اخیراً اظهار داشت، یک قدرت بزرگ در حال ظهور است. در سومین دوره ریاست جمهوری مودی، هند قطعاً تلاش خواهد کرد تا از وضعیت یک قدرت بزرگ در حال ظهور فراتر رود.

اگر بعید است واقعیت جدید یک دولت ائتلافی اهداف سیاست خارجی مودی را تضعیف کند، آیا از این پس اوضاع برای او آرام‌تر خواهد بود؟

چالش هایی که هنوز باید بر آنها غلبه کرد

در آخرین دوره ریاست جمهوری مودی، هند با انواع فشارها برای تبدیل شدن به متحد رسمی ایالات متحده مواجه شد. اما او به نحو ستودنی از این فشار اجتناب کرد. توهین افسون پرزیدنت جو بایدن. بایدن به مودی سفر دولتی داد که با استقبال یک قهرمان در کاخ سفید همراه بود. این یکی از بهترین لحظات زندگی سیاسی طولانی مودی بود، اما به جای اینکه آن را یک پیروزی شخصی بداند (به یاد داشته باشید که چگونه ایالات متحده سال ها پس از خشونت در گجرات در سال 2002، او را از ورود او منع کرد؟)، او آن را به عنوان یک قدردانی برای یک تلقی کرد. هند در حال ظهور

مودی و جایشانکار در مشارکت خود به شدت با اتحاد با قدرت های بزرگ مخالفت کرده اند. در عوض، این دو سعی می کنند روابط بین قدرت های جهانی رقیب را متعادل کنند. این را می توان در روابط هند با ایالات متحده، روسیه و چین و همچنین در اقدام موازنه بین اسرائیل و کشورهای خاورمیانه مشاهده کرد.

چالش‌های پیش روی دولت مودی تنها در سال‌های آتی افزایش خواهند یافت، زیرا انتظار می‌رود ظهور چین و روسیه در حال ظهور بیشتر نظم جهانی لیبرال تحت سلطه ایالات متحده را تضعیف کند. از آنجایی که جنگ در اوکراین بدون هیچ پایانی ادامه دارد، ایالات متحده به شدت در تلاش است تا قدرت هایی مانند هند را وارد حوزه نفوذ خود کند. اگر هند به متحد رسمی ایالات متحده تبدیل شود، برای رئیس جمهور بایدن تقویت بزرگی خواهد بود.

از طرفی بدیهی است که رئیس جمهور پوتین دوست ندارم یک دوست قدیمی و وفادار را در هند از دست بدهم، هندی که به شدت به او برای نیازهای دفاعی و انرژی خود متکی است.

آیا هند تحت مودی 3.0 متحد رسمی ایالات متحده خواهد شد؟

بسیاری از دانشگاهیان، سیاستمداران و تحلیلگران در ایالات متحده همچنان به شدت استدلال می کنند که تبدیل شدن هند به متحد رسمی ایالات متحده سودمندتر است و به این کشور کمک می کند تا به هدف خود برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ جهانی دست یابد. بسیاری از هندی ها نیز بر این باورند که همسویی با قدرتمندترین کشور جهان به نفع منافع ملی این کشور است. بنابراین اگر واقعاً در راستای منافع ملی هند است، چرا که نه؟ از این گذشته، هند و ایالات متحده در حال حاضر به همراه ژاپن و استرالیا بخشی از گروه Quad هستند.

بدون شک، مورد اتحاد هند و آمریکا بسیار قانع کننده و پر از منافع است. هند با جاه طلبی های اقتصادی و نظامی رو به رشد چین مواجه است. بنابراین آیا مودی می تواند احساس کند که مجبور به ایجاد یک توافق جامع با ایالات متحده و دستیابی به همکاری اقتصادی مفیدتر و حفاظت امنیتی جامع در برابر تجاوزات آتی چین است؟ با توجه به درگیری های مرزی اخیر و این واقعیت که چین یک همسایه فوری است، هند با تهدید امنیتی بزرگی از سوی چین مواجه است از هر یک از همسایگانش بنابراین، بدیهی است که تسلیم شدن به حفاظت امنیتی ایالات متحده منطقی است.

طرفداران چنین استدلالی می گویند هند برای صنعت خود به سرمایه گذاری، فناوری و تراشه های نیمه هادی نیاز دارد. همچنین برای ارتش خود به سلاح های مدرن نیاز دارد. آنها معتقدند که ایالات متحده همچنین می تواند به هند کمک کند تا عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل شود. مهمتر از همه، آنها می گویند که هر دو کشور دارای ارزش های دموکراتیک هستند. آنها می گویند که اگر هند به متحد ایالات متحده تبدیل شود، می تواند بسیار بیشتر از ایالات متحده از این اتحاد سود ببرد.

بسیاری همچنین استدلال می کنند که این اتحاد می تواند از رهبری ناتو پیروی کند. روابط امنیتی بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا در ناتو است که در سال 1949 برای محافظت از اروپا در برابر اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی تأسیس شد. این اتحاد نظامی نه تنها دفاع از اروپا را تضمین می کند، بلکه روابط سیاسی نزدیک بین ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا را ترویج می کند.

در مقابل، کشورهای اتحادیه اروپا از مواضع ایالات متحده در امور جهانی حمایت می کنند. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا از حمله آمریکا به عراق حمایت کرد و از اسرائیل بدون زیر سوال بردن اقداماتش در غزه حمایت کرد. در واقع، بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید سیاست خارجی مستقل خود را با احتیاط دنبال کنند، به ویژه در مورد موضوعی که ایالات متحده در آن منافع استراتژیک دارد. آنها باید در برابر خط آمریکا تعظیم کنند.

کسانی که طرفدار تبدیل شدن هند به متحد آمریکا نیستند، می گویند که اگر هند در این راه قدم بردارد، باید خودمختاری سیاست خارجی خود را قربانی کند و این برای دو مودی-جایشانکار غیرقابل مذاکره است. به عنوان مثال، اگر هند در سال 2003 متحد ایالات متحده بود، باید تصمیم دشواری می گرفت: یا از حمله ایالات متحده به عراق حمایت می کرد یا با یک دوست قدیمی عرب همبستگی خود را قطعی می کرد. فیلیپین و تایلند متحدان آمریکا در شرق آسیا هستند. اما آیا این به آنها کمک کرده تا نگرانی های خود را در مورد چین کاهش دهند؟ کره جنوبی متحد ایالات متحده است، اما شهروندانش شب های بی خوابی را با تشدید تنش ها با کره شمالی سپری می کنند.

ریشه در واقعیت دارد

در نهایت، هند به طور کامل با ایالات متحده در مدیریت رشد سریع چین به عنوان یک قدرت جهانی همکاری می کند. اما در اینجا نیز، سیاست هند در مورد چین اساساً مبتنی بر واقعیت های خود است. درگیری دره گالوان به شدت روابط بین هند و چین را تیره کرده است، حتی با وجود ادامه رشد تجارت دوجانبه.

روسیه در هر شرایطی دوست هند است و اغلب به نظر می رسد که در ازای تعهد قوی خود به هند انتظاری ندارد. ایالات متحده و دیگر قدرت های غربی نگران روابط نزدیک هند با روسیه هستند. آنها بارها از هند خواسته اند تا حمله روسیه به اوکراین را محکوم کند.

در مورد سیاست خلیج فارس مودی، روابط او با کشورهای حوزه خلیج فارس و غرب آسیا موفقیت بزرگی بوده است. در مسئله اسرائیل و غزه، انتظار می رود که خودمختاری استراتژیک هند ادامه یابد. روابط هند با اسرائیل در زمان مودی، با افزایش همکاری در دفاع، فناوری و کشاورزی، قوی‌تر شده است. آنها در آینده نزدیک حتی قوی تر خواهند شد. در عین حال، هند روابط نزدیک با کشورهای عربی، به ویژه در خلیج فارس، که برای امنیت انرژی و جمعیت زیاد مهاجران هند بسیار حیاتی هستند، حفظ کرده است. غرب به اقدام متعادل کننده هند مثبت می نگرد و اهمیت استراتژیک حفظ روابط با اسرائیل و جهان عرب را به رسمیت می شناسد. این تعادل به عنوان گواهی بر ظرافت دیپلماتیک هند در نظر گرفته می شود.

برخی از سیاستمداران بر این عقیده هستند که اگر هند واقعاً آرزوی تبدیل شدن به یک قدرت جهانی را داشته باشد، نمی تواند در زمان بحران های بزرگ جهانی ساکت بنشیند. به عنوان مثال، زمانی که ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری ترامپ اعتماد فلسطینی ها را به عنوان یک میانجی بی طرف از دست داد، برخی استدلال کردند که این فرصتی برای هند است تا میانجیگری خود را ارائه دهد و سعی کند فلسطینی ها و اسرائیل را به پای میز مذاکره بکشاند. در نهایت، هند از حسن نیت زیادی در میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها برخوردار است.

آنها اکنون چین را به عنوان نمونه ذکر می کنند که موفق شد دشمنان سابق عربستان سعودی و ایران را دور هم جمع کند و از این طریق این حق را به دست آورد که به عنوان یک میانجی جدی عمل کند.

شاید در سومین دوره ریاست جمهوری خود، مودی سیاست خارجی قاطع تری را دنبال کند و موضع هند را در مورد مسائل مهم جهانی به وضوح بیان کند. اما انتظار از هند برای میانجیگری بین طرف های متخاصم ممکن است بیش از حد باشد.

(سید زبیر احمد روزنامه نگار برجسته هندی مقیم لندن با 30 سال تجربه در رسانه های غربی است)

سلب مسئولیت: اینها نظرات شخصی نویسنده است

دیدگاهتان را بنویسید